نوحه نوعی مرثیه مذهبی است که با آهنگ و لحن خاص در مجالس سوگواری امام حسین همراه با مراسم سینه زنی و یا زنجیر زنی خوانده می شود .
شعرهایی که برای نوحه سروده شده از بحرهای عروضی برخوردار است اما از حیث وزن و قافیه متنوع تر از قالبهای شعر سنتی فارسی است و با ضرب آهنگ های سینه زنی متناسب و هماهنگ است . علاوه بر ان تساوی مصراع ها در برخی از انها رعایت نمی شود و از این نظر شباهتی به شعر آزاد نیمایی دارند .
درباره سرایندگان نوحه می توان به دو گروه مشخص اشاره کرد . دسته اول شاعرانی هستند که در کنار فعالیت های ادبی خود به سرودن نوحه نیز پرداخته اند . این شاعران به زبان شعر و ادبیات به معنای خاص تسلط داشته اند و نوحه هایشان نیز خبر از سلاست و روانی زبان انها می دهد . گروه دوم دسته ای هستند که ذوقی در نظم پردازی دارند و تا حدودی با موسیقی نیز آشنا هستند و اطلاق عنوان شاعری بر آنها غیر موجه است اینان به سابقه عشق و علاقه ای که به آل علی و شهدای کربلا دارند تنها به سرودن نوحه اکتفا می کنند و بیشتر از هر چیزی به اجر معنوی این کار چشم دوخته اند . این نوحه سرایان از نظر شغل و حرفه درسطوح مختلف جامعه دیده می شوند .به همین دلیل اکثر اشعاری که از طبع این نوحه سرایان بیرون می اید، تطابقی با اصول ضروری و منطقی شعر ندارد . وزن و قافیه حداقل به صورت نیمایی یکی از ضروریات نوحه ای است که بتوان آنرا در مجالس خواند ، اما به دلیل نا آشنایی این افراد و استقبال مردمی از چنین اشعاری سالیان سال است ابیات ناموزون بی قافیه به طور غلط رواج پیدا کرده و در مجالس خوانده می شود . از طرفی،اکثریت نوحه ها و مراثی سروده شده ،از سوی عوام ،مربوط به عزاداری امام حسین است . با توجه به اینکه نهضت حسینی دارای سه عنصر مهم منطق و عقل ،حماسه و عزت ،عاطفه.است .از این رو اشعاری که برای این نهضت عظیم سروده و خوانده می شود نیز باید واجد این سه عنصر باشد .
در این مقاله درباره نقاط ضعف نو حه و مرثیه های مرسوم از نظر فرم و محتوا بحث می شود. از جهت فرم، وزن و قافیه و زبان و از نظر محتوا، ارتباط اشعار با نوع حادثه و هدف گوینده و ارتباط آن با اصل موضوع، مورد نظر است .
در بررسی مراثی و نوحه هایی که به طور گسترده در محافل عزاداری خوانده می شود به نقاط ضعفی بر می خوریم که آنها را می توان به دو دسته فرم و محتوا تقسیم کرد .
1- ایرادات مربوط به فرم
الف- قافیه
چنانکه ذکر شد سرایندگان اشعار مذهبی به ویژه نوحه و مرثیه اغلب تبحر کافی در سرودن ندارند و از ریزه کاری های شعر بی خبرند به همین دلیل در خیلی از این اشعار اشکالات مربوط به قافیه دیده می شود . شعر زیر دو بیت اول از غزلی است که تمام قافیه هایش با حروف"ون"پایان می پذیرد اما در اولین بیت حروف پایانی قافیه " ان" است . با اینکه این شعر از نظر وزن مشکلی ندارد و از نظر معنا هم به نسبت اشعاری که به این سبک است قوی تر است ، این اشکال در ان نمایان است .
بس بانگ غم و ناله به گردون شود امشب گردون عجبی نیست که ویران شود امشب
لرزد فلک از ماتم و گرید ملک از غم در حیرتم اوضاع فلک چون شود امشب...
در دو بیت زیر نیزمی بینیم که در بیت اول، حرف روی قافیه متفاوت است. "سرور " را نمی توان با "سوز" قافیه کرد و در بیت دوم دو کلمه به ظاهر هم قافیه داریم در این دو کلمه نیز حرف روی را باید در واژه های "گری" و "خند"جست زیرا بر اساس قوانین قافیه "ان" حروف وصل و خروج هستند که البته عوام میان اینها فرقی قائل نیستند .
شامیان یکسر همه گرم سرور اهل بیت مصطفی در آه و سوز
شامیان زین کاروان خندان بدند کودکان شاه دین گریان بدند
در بیت زیر نیز همین اشکال دیده می شود. در اینجا نیز واژه های قافیه " عطش "و "جوان " هستند که در حرف روی اشتراکی ندارند. به این نوع عیب قافیه "شایگان" گفته می شود
اهل حرم شاه شهیدان همه عطشان در شیون و غوغا ز غم مرگ جوانان
ب- وزن
در باب وزن نیز به اشکالات فراوانی بر می خوریم این اشکالات گاه جزئی و ناشی از کم و زیاد شدن سیلابها و گاه کلی و به صورت تغییر کامل وزن در ابیات مختلف و یا کوتاه و بلند شدن مصراع ها است .
چون کاروان غم بیامد به شهر شام در غم و اندوه میان خاص و عام
شامیان یکسر همه گرم سرور اهل بیت مصطفی در آه و سوز
شامیان زین کاروان خندان بدند کودکان شاه دین گریان بدند
شامیان من خود امام بن امام هستم و باشد قدر ما گرام
این شعر صرف نظر از تمام اشکالات معنایی و محتوایی که دارد در وزن و قافیه هم دچار مشکلات عدیده است .اگر بخواهیم ابیات را تقطیع کنیم می بینیم که در بیت اول ،مصراع اول به وزن " مفعولُ فاعلاتُ مفعولُ فاعلات "(بحر منسرح) مصراع دوم به سختی به وزن "مفتعلن مفتعلن فاعلات "(بحر سریع) و سه بیت بعدی به وزن " فاعلاتن فاعلاتن فاعلات "(بحر رمل ) سروده شده است . به طوری که ملاحظه می شود در یک شعر سه وزن مختلف به کار گرفته شده است .
لاله فاطمه در خون نشسته یک گل و اینهمه نیزه شکسته
ای سکینه گریه کن از بهر بابا وا شهیدا
نخل سرخ نبی در خون تپیده ساربان شاخه او را بریده
کرده زهرا بر حسینش ناله بر پا وا شهیدا
بلبل از داغ گل دارد ترانه می زنندش چرا با تازیانه
لاله در خون ناله بلبل کرده بر پا وا شهیدا
دختر فاطمه از شش برادر برده یک پیرهن برای مادر
در این شعر نیز بیت اول ، دوم ، سوم ، پنجم و هفتم به وزن "فاعلاتن فعولن فاعلاتن " و بیت دوم و چهارم به وزن "فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن" سروده شده اند . که اولی در بحر مقتضب و دومی بحر رمل کامل است .
از طرفی بحور عروضی که برای ساخت چنین اشعاری به کار برده می شود باید دارای ضرباهنگ زیبا و مهیج و یا اهنگ غم انگیز باشد که در اکثر این اشعار چنین چیزی نمی بینیم.
ج- زبان
از نظر زبانی نیز کاربرد واژه های بی ربط با موضوع موجب پایین آمدن سطح بین می شود . واژه های تکراری که در اکثر این اشعار هست تنوع زبان را محدود کرده ، بلاغت سخن را از بین برده است . در تمام این اشعار واژه هایی که نمایانگر اسامی خاص چون لیلا ، عباس ، عون و جعفر و قاسم و زینب و یا واژه های تشبیهی مثل گل و ریحان و بلبل و ...و تشبیهات بی محتوا است دایره این نوع شعر را محدود و غیر منسجم نموده است . بر خی ناهماهنگی های بین واژه ها مثل وصله ای ناجور به چشم می خورد مثلا در این شعر :
اسیر تاب گیسوی حسینم قتیل تیغ ابروی حسینم
به گیسوی دو تایت تا نداری میان شهدا همتا نداری
واژه های "قتیل" و "شهید" با دیگر واژه ها ارتباطی معنایی پیدا نکرده و نتوانسته اند در شعر جایی باز کنند.
نوع زبان به کار گرفته شده در خیلی مواقع با هدف شعر همخوانی ندارد . با توجه به ابیاتی که در پی می اید می بینیم که واژه ها هیچ تناسبی با یک شعر انقلابی و حماسی که ولوله در میان مسلمین ایجاد می کند ندارد؛ تنها به یک عشق بی منطق اشاره شده که عاشق بدون دلیل گرفتارش شده و نمی تواند فرار کند :
دوستش دارم چه کار کنم چه کار با عشق یار کنم
صید دو چشمونش شدم کی می تونم فرار کنم
ادامه در پست بعدی
*AboutUs*>