سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

کاش می شد همه چیز را همانطورکه هست ساده گفت . مجبور نبودی در لفافی از کنایه حرفت را بزنی اما به قول شهریار "در شهر ما گناه بود عشق و شهریار زندانی ابد به سزای گناهش است "

حرف از عشق نیست سخن از چیزهایی است که به قول صادق هدایت مثل خوره جان آدم را می خورد و نمی شود گفت. می شود. نه اینکه نشود اما گفتنش شهامت می خواهد و باید سرشاخ شوی با کسانی که خود را قیم قانون های نانوشته می دانند و دین را ملک طلق خود . گناه کسی نیست اگر بخواهد بداند آنچه را که سالیانی دراز پنهان کرده ایم اما گناه است که جواب را بدانی و نتوانی بگویی و گناه است که با چوب توجیه همه چیز را برانی و خود را خلاص کنی کاش اینهمه اجبار مهر سکوت نبود آنوقت می شد خوره های جان را با نوشداروی دانش درمان کرد .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 89/6/7ساعت  11:0 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران(بدون)


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آب رفته به جوی باز نمی گردد
    طفل جان
    مزاحمت مشروع
    مقایسه کیفر مرگرزان در دین زرتشت با کیفر اعدام در فقه و حقوق اسل
    بررسی بلوغ و ازدواج در فقه زرتشتی بر اساس کتاب روایات داراب هرمز
    بررسی تطبیقی نقش فرزند در عبور از چینوت پل و پل صراط، بر اساس رو
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>