ابعاد فمینیستی رمان تهران مخوف
مفهوم فمینیسم
واژه فمینیسم در فرهنگ آکسفورد به معنی «خصوصیات جنس مؤنث» آورده شده است.در سال 1872 الکساندر دوما نمایشنامه نویس فرانسوی برای اولین بار واژ? فمینیسم را در مورد نهضت حقوق زنان به کار برد . از اواخر قرن نوزدهم به بعد این واژه به نهضتی اطلاق گردید که هدف اصلی آن تلاش برای دستیابی به حقوق مساوی برای زنان بود.
نظام مرد سالاری ویژگی های زنانه ای چون ملاحت، حجب و حیا، فرمانبرداری و تواضع و مانند آن را برای زنان تبیین کرده است و فمینیست ها به دنبال تبیین ارزش های دیگری برای زنان هستند.
اغاز توجه به مسایل زنان
تغییرات سیاسی اجتماعی ایران در انقلاب مشروطه و پس از آن، نگرش جامعه را نسبت به برخی مسائل تغییر داد . یکی از این مسائل،زنان و حقوق و آزادی های آنان بود . درجامعه سنتی ایران همچون سایر کشورها زنان جنس دوم و مردان جنس برتر به شمار می آمدند ؛ اما با آگاهی یافتن زنان از موقعیت خود و آشنایی با غرب و آزادی های آنها نارضایتی از وضعیت موجود پیدا شد . این نارضایتی در آثار ادبی نویسندگان آن دوره نمود پیدا کرده است . نویسندگانی چون صادق هدایت و صادق چوبک با تأثیر از ادبیات غرب ، به شرح مصائبی پرداختند که زن ایرانی درگیر آن بود . مشفق کاظمی نیز که رمان خود را به عنوان پاورقی به چاپ می رساند ، به شرح برخی از معضلات جامعه پرداخته است .
تهران مخوف مشفق کاظمی، با شباهتی که به قصه های قدیمی ایرانی دارد کمتر رئالیستی است و آدم های آن یا بد مطلق و یا خوب مطلقند . در این باور آدم های خوب جامعه را اغلب فقرا و ضعیفان تشکیل می دهند و قدرتمندان و متمولان همواره در فساد و تباهی و در صدد سوء استفاده از دیگرانند . در این جامعه نیز فساد به حد وفور وجود دارد و زنان قربانیان اصلی آن هستند.
تهران مخوف اولین بار در سال 1301 به صورت پاورقی در روزنامه ستاره ایران چاپ شد و پس از آن در سال 1304 به صورت کتاب به چاپ رسید . پس از آن نیز چهار بار دیگر به چاپ رسیده و در سال 1347 انتشارات ارغنون ، در سال 1378 توسط نشر سمیر و در سال 1380توسط مؤسسه فرهنگی الست فردا چاپ شد.
ویژگی رمان های اجتماعی
« در رمان های اجتماعی ، زن به صورت قربانی اجتماع خرافی و عقب افتاده تصویر می شود که ناگزیر به چشم پوشی از عشق خود و تن دادن به ازدواج های ناخواسته و مقهور تحقیرات ناشی از سنت چند همسری و طلاق های یک طرفه است . نویسندگان با توصیف وضعیت دخترانی که فریفت? مردان هوسباز مرفه شده اند، نگرانی خود را نسبت به سرنوشت زنان نشان می دهند و به بی عدالتی اجتماعی و رواج بی سوادی و جهل و خرافات در بین آنها اعتراض می کنند. در واقع نویسندگان برای انتقاد از سنت های غیر انسانی و مطرح ساختن نارضایتی خود از جنبه های نامطلوب جامعه ، وضع بد زنان را در خانواده و جامعه مورد توجه قرار می دهند . در این دوره وضع زن به عنوان بهترین شاخص سنت های ارتجاعی و اختناق اجتماعی شناخته می شود. از لحاظ هنری نیز هیچکدام از این نویسندگان جز مشفق کاظمی که آغازگر بود موضوع رمان هایشان را انتخاب نکردند و تحولی را در رمان نویسی ایران باعث نشدند .»(میر عابدینی، 55)
خلاصه داستان تهران مخوف
تهران مخوف سرگذشت عاشقانه دختر و پسری به نان فرخ و مهین است . فرخ که پسر دائی مهین است از نظر مادی و درجه اجتماعی بسیار پایین تر از خانواده عمه خود می باشد به این دلیل پدر و مادر مهین با این وصلت مخالفند و برای مهین پسر یکی از اشراف را که فردی بی بند و بار است در نظر گرفته اند .فرخ و مهین با استفاده از فرصتی با هم فرار می کنند و شبی را در یکی از ییلاقات اطراف تهران می گذرانند اما روز بعد پدر مهین انها را یافته و مهین را به خانه باز می گرداند .در این اثنا فرخ با زنی به نام عفت مواجه می شود که ناخواسته اسیر خانه بدنامی شده و در پی نجات او به طور اتفاقی با نامزد ناخواسته مهین اشنا شده سعی می کند او. را از ازدواج منصرف کند ولی با رفتار بد او مواجه می شود چندی بعد بساط عروسی مهین با فردی که ذکر شد بر پا می شود اما در جریان عقد ، مهین دچار حمله شده عروسی به هم می خورد پس از این جریان بارداری مهین اشکار شده پدر و مادرش برای پنهان کردن ماجرا او را به نقطه دیگری برده نگه می دارند تا وقت زایمان برسد در طول این ماجرا، فرخ که مورد غضب پدر مهین که از نزدیکان دربار است ، واقع شده تبعید می شود . چند ماه بعد مهین پسری به دنیا می اورد و خود می میرد .
مسائل اجتماعی
در تصویر کلی مردان و زنان این داستان می توان تمام شخصیت ها را ، تسلیم شرایط جامعه دانست. در این شرایط هیچکس از خود اراده ندارد و هیچ چیز جز پول ، مقام و خوشی های زود گذر ارزش ندارد. پدر مهین به خاطرمقام ، دخترش را فدا می کند.شاهزاده .ک به خاطر پول ف.السلطنه می خواهد دخترش را بگیرد . و پسرش هم در این فکر است که با پول های زنش خوشگذرانی کند . در این میان قربانیان اصلی زنانند .دختران این داستان بدون آشنایی قبلی با خواستگار عقد می شوند حتی پسران هم حق انتخاب ندارند عروس و داماد از طرف خانواده انتخاب می شوند و چه بسا مورد پسند آنها نباشد که کدورت های بعدی و گاه به فساد کشیده شدن زنان را در پی دارد.مردان این داستان عمدتاً در فساد غرقند کسی مثل شوهر عفت که عاشق مقام است و برای رسیدن به آن زنش را وسیله قرار می دهد.
«- انشاءالله مبارک است ولی نفرمودید با کی وصلت خواهید کرد ؟
سیاوش با خنده پاسخ داد:
- اگر بگویم درست نمی دانم باور نخواهید کرد، چون من خودم هیچ در این کار دخالت نداشته ام. آنقدر که از پدرم شنیده ام دختر ف.السلطنه است و بطوری که آقاجانم می گوید، پدر زنم خیلی متمول و پولداراست و با این ازدواج ثروت ما چند برابر خواهد شد و البته با این ترتیب میدان خوشگذرانی من هم بیشتر وسعت خواهد یافت.»(همان، 317)
در نقد فمینیستی این اثر به چنین مواردی بر می خوریم که جامع? آن روز ایران درگیر آن بود.
مرد سالاری ، روسپی گری ، اقتدار مردان ، خشونت علیه زنان ، بی هویتی زن ، بی سوادی ، ازدواج اجباری ، خرافات ، توجه به زیبایی، استفاده ابزاری از زن، نابرابری نگرش جامعه به زن و مرد
*AboutUs*>