شاهنامة فردوسی شاید معروفترین منظومة ایرانی باشد. عوام آنرا با نقالیهای شاهنامهخوانان قهوهخوانهای و نبرد رستم و سهراب میشناسند و خواص هم کلیاتی از آن شاید بدانند اما شاید کمتر کسی در صدد برآمده است شاهنامه را خوب بشناسد و به تمام ادوار آن آگاهی پیدا کند. باید بدانید که شاهنامه تاریخ ایران است از ابتدای پیدایش اولین بشر و اولین شاه تا انقراض شاهنشاهی ایران بدست عرب . قسمت عمده این تاریخ مطابق واقع نیست بلکه بطوری است که ملت ایران آن را تصور کرده است.
موضوع شاهنامه تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن ایرانی تا انقراض حکومت او به دست اعراب است. در شاهنامه سه دوره متمایز وجود دارد:
1- دوره اساطیری یعنی عهد کیومرث و هوشنگ و تهمورث و جمشید و ضحاک تا ظهور فریدون.
2- دوره پهلوانی از قیام کاوه آغاز میشود و به قتل رستم و پادشاهی بهمن پایان مییابد.
3- دوره تاریخی از عهد دارای دارایان آغاز میشود از اشکانیان میگذرد و از آنجا ساسانیان تا انقراض آنان را در بر میگیرد.
خصایص فنی شاهنامه
1- تکرار: بسیاری از اجزاء داستانها به صورتهای گوناگون تکرار میشود و ظاهراً اینگونه مطالب یکی متأثر از دیگری است. مثلاً انتخاب اسب بوسیله سهراب کاملاً تشبیه انتخاب رستم است و هفتخوان اسفندیار شباهتهایی به هفتخوان رستم دارد.
2- تناقض: گاه در شاهنامه مطالب نقیض یکدیگرند در آغاز داستان سیاوش چنین معلوم میشود که مادر او از دختران گرسیوز است و این امر تناقض عجیبی با دشمنی سخت گرسیوز با سیاوش دارد.
3- قدرت وصف: فردوسی آنچه را که میخواهد وصف کند در برابر خواننده مجسم میکند و بهترین وصف آن آست که موصوف در برابر خواننده مشخص و مجسم میشود.
4- توصیف جنگ و لشگرکشی: در مورد وصف میدانهای فردوسی داد سخن میدهد و میدانهای جنگ را با سلاحها و فریادها و شیههها چنان زنده بیان میکند که گویی خواننده خود در آن میدان حاضر است. نمونه این، جنگ تن به تن رستم و سهراب است.
5- پهلوانان شاهنامه: پهلوانان رادمرد شاهنامه همه از ایرانند، در سپاه دشمن به قدرت پهلوانی یافت میشود اگر یافت شود نژاد ایرانی دارد. پهلوانان ایران همه اصول مردانگی را رعایت میکنند اما پهلوانان دیگر از افسون و تزویر بهره میگیرند.
6- انتقامجویی: حس انتقام، بزرگترین محرک تمام جنگها و هدف تمام پهلوانان است. رستم بزرگترین پهلوان شاهنامه خود انتقام خون خویش را از برادرش شغاد میگیرد.
7- کارهای خارقالعاده: در شاهنامه گاهی کارهای خارقالعاده دیده میشود پهلوانی یک تنه با سپاهی میجنگد و پیروز میشود.همچنین رستم چنان بلند قامت است که هنگام نشستن ، باز یک سر از کسانی که در کنارش ایستادهاند بلندتر است.
8- مانند دیگر حماسهها، در شاهنامه هم زمان و مکان ارجی ندارد. مثلاً تور در شمالشرق ایران (ترکستان) و سلم در شمالغرب (روم) سلطنت میکنند و کشور ایران میان آن دو فاصله است اما این دو آزادانه با هم در ارتباطاند.
9- زن: در شاهنامه به تعدادی زن پهلوان برمیخوریم مثلاً گردآفرید ساکن دژ سپید، زنی بود برسان گردی سوار.از ان جمله عبارتند از : رودابه ، تهمینه ، سودابه و...
10- عشق: داستانهای شاهنامه سرشار از عشق و رقت است. داستانهای عاشقانه زال و رودابه، رستم و تهمینه و کاووس و سودابه از نمونههای اینگونه داستانهاست.
11- جادو و جادوان: سحر کار دیوان است اما انسانها هم در شاهنامه به ساحری دست میزنند. یکی از وظایف شاهان وپهلوانان جنگ با ساحران است و این سنخ فکر نتیجة نفوذ آیین زردشت است.
12- پیشگویی: پیشگویی در اساطیر جهان امری شایع است. در شاهنامه نیز بسیاری از وقایع تاریخی به وسیلة موبدان و ستارهشناسان و پیشگویان بر پادشاهان و پهلوانان معلوم شده است. در این کار ایرانی عرب و ترک و رومی یکسانند.
از اینگونه پیشگوییها یکی پیشگویی رستم فرخزاد است که خود ستاره شهر بود و میدانست که در جنگ قادسیه کشته خواهد شد و تخت ایران برباد خواهد رفت.
*AboutUs*>