بروید ای حریفان بکشید یار ما را به من اورید یک دم صنم گریزپا را
به ترانه های شیرین به بهانه های رنگین بکشید سوی خانه مه خوب خوش لقا را
و گر او به وعده گوید که دم دگر بیایم همه وعده مکر باشد بفریبد او شما را
دم سخت گرم دارد که به جادویی و افسون بزند گره بر اتش و ببندد او هوا را
به مبارکی و شادی چو نگار من در اید بنشین نظاره می کن تو عجایب خدا را
چو جمال او بتابد چه بود جمال خوبان که رخ چو افتابش بکشد چراغ ها را
برو ای دل سبک پر به یمن به دلبر من برسان سلام و خدوت تو عقیق بی بها را
شه ماست شمس دینم به حقیقت یقینم
ز لبان نبات ریزد ببرد ز ما عنا را
*AboutUs*>