عطار روزه را حفظ دل از خطرات و طریق رسیدن به مشاهده میداند و روزة تمام اعضا را همراه با روزه دهان ضروری می شمارد.
روزه حفظ دل است از خطرات
پس بود با مشاهده اخطار
*
دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام
زیرا که خونخوری تو از آن به هزار بار.
*
آمد رمضان و عید با ماست قفل آمد و آن کلید با ماست
بر بست دهان و دیده بگشاد وان نور که دیده دید با ماست
مولانا، رمضان ستاترین شاعر تاریخ شعر فارسی است همانگونه که فرخی را میتوان پدر رمضان ستیزی نامید مولانا را باید پدر رمضان ستایی نام نهاد.
مولانا چون دیگر شاعران رمضان ستای، هرگز به یک رویة عمل نگاه نکرده است از تیررس نگاه مولانا ریزترین و ظریفترین ظرفیتهای ماه مبارک نیز دور نمانده است. او هم در سلام رمضان شعرهای منحصر به فرد دارد و هم در وداع با رمضان با جانی دیگر وجهاتی دیگر شکوهمندترین سروده ها را دارد.
آمد ماه صیام سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام، مائده جان رسید
روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید
صبر چو ماهی است خوش، حکمت بارد از او
زانکه چنین ماه صبر بود که قرآن رسید
*
آمد قدح روزه بشکست قدحها را
تا منکر این عشرت، بیباده طرب بیند
رمضانی که مولانا آنرا تجربه کرده است با دیگر رمضانها کاملاً متفاوت است او سیراب از قدحهای روزه است و سیر از طعام آسمانی.
دلا در روزه مهمان خدایی طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی هزاران در زجنت برگشایی
مولوی را پیرامون رمضان و روزه سخنان سخته و فرهیخته فراوان است کلام او درباره ماه مبارک کاملاً منحصر به فرد است و استثنایی است و این کلام استثنایی از چشمانداز نقد رمضانیات دیگر شاعران نیز از شکوه و عظمتی ویژه برخودار است.
مولانا برخلاف دیگر شاعران که رمضان را به سوگ مینشستند، آنرا جشن میگرفت و اینک در عید فطر هم به جشن مینشیند اما نه از آن روی که روزه تمام شده است بل از آنرو که یک حیات جدید در جهانی جدید و با جانی جدید آغاز شده است.
*AboutUs*>