ساعت دوی نیمه شب، بعد از یک روز طولانی کاری، خوابیده ام. تازه چشم هایم گرم شده که دستی محکم روی شانه ام می خورد و بیدارم می کند. عصبانی می شوم. به سختی خوابم می برد این بار کسی با صورتی که نصفش نیست و نصف دیگرش هم پر از خون است از گور بیرون می آید و خیلی عادی با من حرف می زند. دوباره بیدار می شوم. خیلی عصبانی می شوم. دوباره می خوابم. تاصبح توی خواب راه می روم و یقه این و آن را می گیرم! صبح که بیدار می شوم انگار از میدان جنگ برگشته ام. خسته و کوفته! با اینهمه گمان نمی کنم خواندن کتابهای جنگ که این روزها جزو کارم شده، به این کابوس ها ربطی داشته باشد.
به گزارش لنگرنیوز، در بیست بهمن 1333 در آنسرمحله ی لنگرود چشم به جهان گشود .کلاس نهم دبیرستان ازدواج کرد و به تهران رفت و تا کلاس یازدهم متفرقه درس خواند.
بعد از تغییر روش آموزش، سال چهارم نظری را مجدد ادامه داد و درسال 64 موفق به اخد دیپلم شد. کارشناسی تخصصی ادبیات کودک و نوجوان را در سال 86 دریافت کرد.بنا به پیشنهاد همسایه ها و دوستان در آریاشهر شمالی موئسسه ی « علم و هنر »را برگزار کرد.
دو دخترش قبل از سال 1364 و پسرش نیز سال 1365 به دنیا آمدند. ادامه مطلب...
*AboutUs*>