سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

دوران مشروطه همچنان که نقطه عطفی در تاریخ ایران از نظر تبدیل سلطنت به مشروطه می باشد ، از نظر تغییرات در مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز حائز اهمیت می باشد . در این دوران بود که شعرا و نویسندگان و روزنامه نویسان آغاز به سرودن و نگارش عقاید خود کردند و از فضای بسته مداحی شاه و طرح صله و هجو و هزل بیرون امده به مضامینی چون :ازادی ، وطن پرستی، ازادی قلم و....پرداختند . در این رهگذر چیزی که بیش از پیش در ان دوره جلوه گر شد تلاش برای کشاندن زنان به صحنه علم و دانش است که در اکثر شعرها و نوشته های ان دوران به چشم می خورد . یکی از شعرایی که خود را حامی زنان و مدافع انان می داند سید اشرف الدین حسینی معروف به نسیم شمال است . این مرد بزرگ که دارای روزنامه ای هفتگی بود تمام مطالب روزنامه را خود می سرود و با وسایل ابتدایی به چاپ می رساند و در دسترس مردم قرارمی داد . این شاعر بی پیرایه که از مال دنیا چیزی نیندوخته بود، زندگی خود را از این راه می گذراند . بسیار محبوب قلوب مردم شده بود و به طور کلی می توان او را معروفترین و محبوبترین شاعر دوره مشروطه دانست :نزدیک بیست سال هر هفته روزنامه نسیم شمال او در مطبعه کلیمیان ...در چهار صفحه کوچک به چاپ می رسید و به دست مردم داده می شد .

اشرف الدین حسینی به احتمالی در 1287 در قزوین به دنیا امد شش ماهه بود که پدرش درگذشت و خانه و اموال پدری اش را فردی غاصب تصاحب کرد و رنج تهیدستی را بر درد یتیمی او افزود . اشرف الدین در جوانی به عراق رفت و مدتی در نجف و کربلا زیست ..بعد به قزوین بازگشت سپس در 22 سالگی به تبریز رفت . در انجا به تحصیل روی اورد و یک دوره هیئت ، جغرافیا ، هندسه و صرف و نحو عربی و منطق و فلسفه و کلام خواند سپس به گیلان رفت و در رشت اقامت گزید ...در محیط گیلان با اندیشه های نو و ارمان مشروطیت اشنا شد و در 1324ه.ق.که جنبش مشروطه خواهی اغاز شد ،روزنامه ای را تأسیس کرد . انرا با الهام از این بیت حافظ (خوش خبر باشی ای نسیم شمال – که به ما می رسد زمان وصال ) نسیم شمال نامید. نسیم شمال روزنامه ای سیاسی بود با شعر طنز الود و فکاهه و موضوع انها مسائل جامعه ، فرهنگ و تعلیم و تربیت بود .    

مجموعه گلزار ادبی       

نسیم شمال درس های تربیتی و اموزش های اخلاقی موردنظرش را با زبانی ساده ، رسا و موزون به صورت حکایت های جذاب منظوم در آورده و مجموعه ای از این اشعار کودکانه را در دفتری تدوین کرده است .این دفتر اینک با نام گلزار ادبی معروف است ...

نسیم شمال در دیباچه گلزار ادبی خود چنین نوشته است :

صاحبان علم و معرفت می دانند که یکی از لوازم تعلیمات مدارس جدیده خصوصا مبتدیان ، حفظ اشعار است که نه تنها باعث ازدیاد قوه حافظه شاگردان است ، بلکه این قبیل اشعار حاوی مطالب اخلاقی می باشد یک درس اخلاقی خیلی سهل و ساده به اطفال تعلیم می نماید که هرگز فراموش نمی شود و همیشه در ذهن و خاطر است .               

نسیم شمال سپس با انتقاد از عدم توجه اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت به ادبیات کودکان ، دلیل توجه خاص خود را به این گستره ، فقدان اثار اموزشی مناسب کودکان می داند . متأسفانه کتابی که جامع حکایات منظوم و اشعار اسان باشد ، در دسترس شاگردان مدارس نبوده و اغلب از این تعلیمات بی بهره مانده اند به این ملاحظه بنده اشرف الدین حسینی این مختصر کتاب را ترتیب داده تقدیم معارف نمودم .       

                                                                                           

ایجاد مدارس جدید

از مباحث مهمی که نسیم شمال به ان پرداخته طرفداری از ایجاد مدارس جدید است و بارها نظر خود را در این مورد اعلام کرده است :

            شهر اباد شده به به از این مدرسه ها               خلق ازاد شده به به  از این مدرسه ها

و توصیه می کند :

            مدارس جدید را ثمرهاست                            دارالفنون سر چشمه هنرهاست

            روز نشاط دختر و پسرهاست                       من بعد بهر شیخنا خطرهاست

 رونق گرفتن مدارس و رواج یافتن تحصیل چنان نسیم شمال را به وجد می اورد ، که شادمانه برپایی مدارس را جشن می گرفت و سرخوشانه به خلق تهنیت و فرخنده باد می گفت :

شهر قزوین شده از مدرسه ها مثل بهشت         می رود مدرسه هر کودک پاکیزه سرشت

از همین مدرسه زیبا غلبه کرده به زشت          کودکی با خط خوش بهر من این شعر نوشت

شهر اباد شده به به  از این مدرسه ها              خلق ازاد شده به به  از این مدسه ها

«نسم شمال ستایشگر پرشور دانش بود. او مدرسه ها را مایه بالندگی نهال جان نوباوگان ، زینت بخش صفحه دلها و روشنی افروز روح خردسالان می دانست و چنین می سرود :

ای جوانان روح روشن می شود از مدرسه       شهر تهران باغ و گلشن می شود از مدرسه

در حقیقت روح انسانی همان علم است علم        رسم و دستور مسلمانی همان علم است علم

فرق انسانی ز حیوانی همان علم است علم         رفع بدبختی و نادانی همان علم است علم

صفحه دلها مزین می شود از مدرسه               ای جوانان روح روشن می شود از مدرسه

چون به شعرش احسن احسن می شود از مدرسه    ای جوانان روح روشن می شود از مدرسه



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 86/11/19ساعت  6:45 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    دلخوشیهای خوابگاهی
    عکس های گمشده
    اخلاق فدای مذهب
    خلاف مجاز!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>