• وبلاگ : سكه دولت عشق
  • يادداشت : نقد داستان كژال نوشته ماندانا مودب پور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اديبه 
    مشکل خيلي از داستان نويسا و کارگردانهاي ما اينه که به جز تهران و چند شهر بزرگ ديگه رو انگار نديدن کژال يه اسم کورديه، توي کوردها هم اين ناف بريدنا وجود نداشته حتي شصت هفتاد سال پيش يعني زمان مامانبزرگاي ما. اينا اکثرا متعلق به عشاير که تو اکثر مناطق ايران هم دارن زندگي ميکنن. بعدشم چرا تو داستانا و فيلماي ايراني کورد و لر و بختياري و شيرازي و بلوچ و عرب همه شون به يه لهجه حرف ميزنن. بعدش اين ماندانا مؤدب پور و مرتضي مؤدب پور هر چي داستان بي مايه رو به خورد جووناي ما ميدن. رمان بايد رئال باشه بايد اصول داستان منطقي باشه نه مثل سيندرلا همه از اوج سياه بختي يهو زن يه پسره پولدار ميشن يا يه دختره شاه پريون پولدار عاشقشون ميشه، اگه داستانو در مورد يه منطقه جغرافيايي مينويسن بايد يه حداقل اطلاعاتي در مورد اون منطقه و مردمش کسب کنن. همين داستاناس که بچه هاي مارو متوقع بار آورده، فک ميکنن تا پاشون برسه به دانشگاه بايد فوري يه بچه پولدار عاشقشون بشه و هزارتا از اين خيالبافي ها که با واقعيت جامعه ما جور در نمياد.
    پاسخ

    درست مي فرماييد دوست عزيز