سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

"ایرانیان نمی باید بر سر گنج خفته باشند و این گنج بزرگ زبان ایرانی است که زیباترین شاعرانه ترین عارفانه ترین اندیشه ها و اندر یافتهای مردمی در دانشی ترین گفتارها واژه های ان به جهانیان پیشکش شده است این گنج بزرگ را گرامی بداریم و با ان زندگی کنیم و از ان راز هماهنگی و یگانگی جهان را دریابیم و این کار نمی شود مگر انکه زبان پهلوی بیاموزیم ..." این نوشته بخشی است از پیشگفتار کتاب " نامه پهلوانی" در اموزش زبان پهلوی به قلم دکتر فریدون جنیدی .

فریدون جنیدی استاد دانشگاه در روز بیستم فروردین ماه 1318در کوهستان ریوند نیشابور در روستای فیشان که امروز به نام معدن فیروزه نامبردار است زاده شد . وی از محضر اساتیدی چون حسن سجادی و ادیب نیشابوری بهره برده است . درباره ادیب نیشابوری می گوید :

 ادیب نیشابوری درخشش پایانی از اتشدان فرهنگ نیشابور باستان بود که با خاموشی وی چراغ دانش و فرهنگ نیشابور خاموشی پذیرفت .

حسن سجادی نیز که در نزد دکتر جنیدی بسیار منزلت دارد دارای مدرک دانشگاهی نبوده به این علت همچون استادان دیگر به تدریس نمی پرداخته و به صورت اموزگار پیمانی با او پیان بسته بودند که پایین ترین زینه های دیوانی است . اما استاد که به اندازه دانش وی واقف بوده از این موضوع رنج می برده و خود می گوید : یورش پیاپی این اندیشه ها در گذر سالیان مرا بدان واداشت که استوار بر این شوم که : ایرانیان را می باید که از نو دانشگاهی بنیاد نهند که در ان دانش برای دانش اموخته شود نه برای دانشنامه و بدان هنگام که بنیاد نیشابور را بنیاد نهادم از این ارزو پرده برداشتم و در برنامه بنیاد پس از گزارش همه کارهای بایسته نوشتم : ...این دانشگاه های ایرانی بوده اند که اندیشمندانی ژرف نگر و تیز اندیشه به جهان پیشکش کرده اند . دانش اموختگانی چون سهروردی و ملاصدرا که در زمینه چیستی و شناخت ، چنان گفتارها اورده اند که هم اکنون در جهان کمتر استادی پیدا می شود که بتواند بی دشواری همه نوشته های انها را بخواند چه رسد بدانکه مغز سخن انان را دریابد .

این دانشگاه ها نه استاد دکتر و فوق دکترا داشتند و نه دانشنامه برون مرزی شان در شورایعالی فرهنگ به گواهی رسیده بود و نه اداره کل دبیرخانه و اموزش عالی و حسابداری و معاون طرح و معاون اموزش وزارت علوم در کارشان جست و جو می کرد .دانشگاهی که دانشجویان از گوشه و کنار روستاها برای اموزش بدان روی می اوردند و در پیشگاه هر استاد که می خواستند می نشستند و چشم به اواز(نمره) استاد و گوش به زنگ نداشتند و هر زمان که از نغمه بلبلان بهار شیدا می شدند ،به بیابان و کوهسار روی می نهادند.

دکتر جنیدی با پی ریزی این اندیشه بنیاد نیشابور را راه اندازی کرده و از همان ابتدا زبان پهلوی را به خواهندگان اموزش داده است . اکنون نیز در طی سالها این رویه ادامه داشته و هر سال به تعداد دانشجویان این زبان افزوده می شود .

شیوه اموزش انست که پیرامون شش ماه همه تا انجا که بتوانند نوشته پهلوی را بخوانند اموزش می بینند و پس از ان به رده بالاتر می روند . انجمنهای اموزش بنیاد پهلوی در سه رده اغازین پیشرفته و برتر همه ساله در مهر ماه اغاز می شود و تا کنون دو هنگام اموزش زبان اوستایی و یک هنگام اموزش زبان فارسی باستان در بنیاد گذرانده شده است .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 87/8/9ساعت  12:22 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    دلخوشیهای خوابگاهی
    عکس های گمشده
    اخلاق فدای مذهب
    خلاف مجاز!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>